و عشق یعنی حضور و عاشق آن است که می آید و می ماند.هزار طلبیده و در راهیم.15 جفت چشم مشتاق و بی تاب باز گردهم آمده اند.15 قلبی که به یک شوق می تپند.و رفتن آغاز می شود همان طور که رفتن آغازی است برای خواستن.تعطیلات و خیل عظیم کوهنوردانی که هزار را مقصد دلدادگی قرار داده اند و ما هم شناور می شویم در این رود به عزم یکی شدن.اینجا سبز است.اینجا بهار هنوز روسری سبز خودش را از سر باز نکرده.ابرها با موج نور می رقصند و می نوازند و خنکای دلنشینشان نوازشگر رویمان است. مثل همیشه روستای باب زنگی و قله هزار.............آخر روستا و شروع ,گیس گلابتون داریوش,گیس گلابتون,گیس گلابتون وبلاگ,گیس گلابتون کیست,گیس گلابتون یعنی چه,گیس گل,گیس گلاب,گیس گلابتون ازدواج,گیس گلابتون بانو,گیس گلبتون ...ادامه مطلب